مهدی اخوان ثالث شعر معروفی دارد به نام «زمستان» که از «سرمای ناجوانمردانهی هوا» شکوه میکند و از «پاسخ نگفتن سلام» به خاطر اینکه «سرها در گریبان است» گلایه دارد. اما امیدی در همین شعر موج میزند که اگر دیگران سلام را پاسخ گویند زمستان زودتر میرود یا گرمای دستها بهم میرسد.
در گوشهی تصویر مردی ایستاده با چوب نازکی که با حالت دستانش انگار رهبر ارکستر سمفونی زمستان است و میخواهد با موسیقی دلپذیر محبت و لبخند، رشتههای دوستی را بنوازد. و هیچ یخی نمیتواند در برابر گرمای مهربانی دوام بیاورد؛ که عشق شنیدنیترین و ماندگارترین سمفونی است حتی در تاریکترین و سردترین زمستانها...
لازم به یادآوری است اشاره اصل شعر اخوان ثالث به سقوط دولت دکتر مصدق در آن سالها بوده است که با برداشتی آزاد در نوشتن این مطلب استفاده شده است.